بر باد رفته
زنی در دستان باد
با
خیال
تو
.
.
در ان غروب گرم تابستان در کنار ریلی نشستم
و رفتن قطاری را نظاره کردم که
عزیزترین دارایم را با خود
به همراه برد
و لعنت خدا بر ریلهای که
تو را از من دور میکنند
.
.
میدانم که می مانی
و از قلبم بیرون نمیروی
پس لااقل باران را بهانه کن ،
دارد باران می آید . . .
.
.
قانون اول ساخت هر خانه
داشتن پنجره ی رو به دور دست
برای غرق شدن
در فکر و خیال خام او
.
.
با خنده هات خنـــــدیدم
با گریَـت گریـه کردم
منی که کلِ دُنیــا میگفت یه آدمِ سَـردم
.
.
مـــــَـــــــن
کاری به دنیا و قانونــاش نــدارم...
چشمای عشقــــــم خودش یه دنیاست
قانونش هم اینه مالـــه من باشــه...ღ
.
.
تمـــام غــرورم نــذر ِ آمــدنت !
تو فقــط یک ” جــانم “
سوغـات آور بـرای احســاسم
.
.
عاشقی می کنم!
لـــــج می کنم!
بد اخلاق می شوم!
دست خودم نیست…
ساعت و زمان هم ندارد!
اون كـــــــه نباشه…
زندگی به کام من تلخ است...!!!
.
.
این دستایی که دارن طناب دارمو می بافن
چقدر شبیه اون دستایی است که روزی
منو تو اغوش می گرفت
.
.
دلتنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست
در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست
با عشق تو شب را به سحرگاه رسانم
بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست
.
.
اگه واقعا دلت هوامو کرده باز
تو این دفعه رو به پای من بسوز و بساز
.
.
هی پاییز !
حواست را جمع کن...
دور تو و تمام عاشقــــــانه هايت را خط می کشم...
اگر با آمدنت او حتی یک سرفه کند !
همین.....!
.
.
چه کسی میگوید دیوانگی بد است
من عاشقم و دیوانه
نمیدانید که چه صفایی دارد!!!
.
.
وقتی مردم ....
تمام اعضای بدنم را اهدا کنید..
به جزء قلبم
او را وقتی زنده بودم بخشیدم...
.
.
خاصـــ...
يه "سنـــد تو آل"هايـــي هم وجـــود داره
كه فقـــط برا يه نفـــر ارسال ميشه....
مگـــه نه....؟
.
.
آدم دوست داره گاهی غرق بشه!!!
غرق شدن همیشه توی آب نیست...تو قصه نیست...تو خیال نیست...
آدم دوست داره گاهی تو آغوش یک نفر غرق بشه!!!
.
.
روزایـــے ڪــــــہ " تــــــو "
تــــوشـــــون نیستــــــے
حیــفـــــــم میـــــــــاב
زنـدگیشــــــون ڪنـــــــم
.
.
به گــمانــــم تـــو نیمی از مــنی که إنقدر میخواهـــمت
وگرنـــه هر دوِ مــا به یــک اندازه خودخواهــــیم!
.
.
در کــــلاس عاشـقی ایـن مسئلـه اثبـاتــــ شـد
حـاصـل تفریـق یکـــ از دو بجـز یکــ صفـر نیستـــ ...
0=2-1
.
.
آدم باید یه "تو" داشته باشه...
که هـــر وقت دلـش از این دنیا و آدماش گرفت...
بگه بی خیـال خوبه که تو هستی......
.
.
انگار همین دیروز بود وسطای پاییز بود
تولدم گل خریدی دلت از عشق لبریز بود
حالاهمون گلای رز رو طاقچه ی اتاقمه
بدون هنوزم دل من طفلی پر از یه ماتمه
.
.
من از قبل "باخته" بودم
"مچ انداختن"
بهانه ای بود؛
برای گرفتن دوباره ی "دست تو"
.
.
هرگز نفهمیدم وقتے در آغوش منے , من امنیت دارم یا تو ....!
.
.
مغرورِ من
عاشق اون "نگاه هاي" يواشكيتم
كه تظاهر ميكنم حواسم پرته تا
" تو " هرچه قدر ميخواي نگاهم كني...
خب ديگه!!! دوسِت دارم ^__^
.
.
دفترم خوشبـــو شده است
از بس ؛
نامِ زیبـای " تــو " در آن می رقصد . . .
راستی !
تو به اسمَت هم عطر می زدی ؟؟
.
.
دارد پاییز می رسد ...
انار نیستم که برسم به دست های تو !!
برگم!!
پر از اضطراب افتادن ...