ز تمام دلخوشی های جهان دل کنده ام
روز و شب چشم انتظار لحظه ی جان کندنم
باز در آئینه تصویرم کمی نا آشناست
از صدای خویش می پرسم که این آیا منم؟!
.
.
تو راست می گفتی
بی تو هم می شـُـد زندگی کرد
ولی منِ … نمی فهمیدم
درست “مثل همین حالا” که نمی فهمم …
.
.
خوش به حال انارها
دلتنگ که می شوند
می ترکنــــــد
.
.
من و تــــــــو
برای رسیدن به هم
هیچ چیز کم نداریم به غیر از یک معجزه …!!!
.
.
دیوانه ای را گفتند:چه خواهی از خدای خویش؟
دیوانه گفت:عقل سالم خواهم تا برای عشقم دوباره دیوانه شوم….
.
.
بدهکار هیچکس نیستم
جز همین ماه که تو را مدام به یادم می آورد
.
.
هر پنجره ای زیباست نازنین
اگر تو میان قاب آن طلوع کنی
.
.
گله ای ازت نمی کنم
همین که می دانم دیگر کسی به انداره ی من
تو را دوست نخواهد داشت کافیست
.
.
وقتی گریه میکنی زیباتر می شوی اما تو بخند
من به همان زیبا که تر نیست عاشقم
.
.
این اولین زمستونه که دارمت
خیابونا قراره زیبا بشه
باید یه پالتو بخرم ک توی جیبش
دستای مردونه تو هم جا بشه
.
.
از وقت سحر تا دل شب یاد توام
در سوختن از آتش تب یاد توام
با عشق تو زندگی همی خواهم کرد
آن لحظه که جان رسد به لب یاد توام
.
.
زندگی را بی بهانه می خواستم
ولی غافل از اینکه داشتن تو
قشنگترین بهانه ام شد
.
.
عشق برای یک مرد فقط صفحه ای از کتابه
ولی برای یک زن تموم تاریخ زندگیشه
.
.
می پوشانم دلتنگی ام را با بستری از کلمات
اما باز کسی در دلم تو را صدا می زند
.
.
سیگارهای تلخ مرا به خواب های شیرین بردند
کاش می توانستم خواب هایم را به تصویر بکشم
.
.
همیشه در ریاضیات ضعیف بودم
سالهاست دارم حساب میکنم
چگونه من بعلاوه ی تو ، شد فقط من
.
.
دلم فلج میشود وقتی میخوانمت
و تو حتی نمیگویی جانم
.
.
دیوانه ایی دیروز از یک ماهی انتظار پرواز داشت
شگفتا مثل این ست که از من بخواهند فراموشت کنم
.
.
گاهی میان دستان خالیم
حس میکنم تمام دار و ندارم نگاه توست
.
.
شاید با هم بودن سخت تکرار شود
اما به یاد هم بودن را هر لحظه میتوان تکرار کرد
.
.
دستت را رو کن
نترس پوچ هم که باشد توی دستان تو گل می شود
.
.
در دلم مهر کسی خانه نکرده است ، بیا
خانه خالیست ، نگه داشته ام ، جای تو را
.
.
بار، سنگین است و من کم طاقت و دنیا حسود
خم شدن را عار می دانم، دعا کن بشکنم!
.
.
بار، سنگین است و من کم طاقت و دنیا حسود
خم شدن را عار می دانم، دعا کن بشکنم!
.
.
شکست عهد من و گفت: هر چه بود، گذشت !
به گریه گفتمش: آری، ولی چه زود گذشت !
بهار بود و تو بودیّ و عشق بود و امید
بهار رفت و تو رفتیّ و هر چه بود، گذشت
.
.
تو قهری ظاهرا از من جدایی
شبیه بچه های ابتدایی
نمی آیم سراغت باورم کن
خودت رفتی خودت باید بیایی
.
.
جنون به حال من دچــار می شود بدون تو!
بد است حالم آنقَدر ، که بدترم نمی شود!
تمام شـهر خواستند بشنوم کــه رفته ای
تمام شهر! بشنوید! من کَر َم ! نمی شود
.
.
گفت اندیشه ی او با من و با من شدن است
کلبه ام آه ، ولی روشن از آن ماه نشد
آنکه مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
هیمه بر آتشِ ما ریخت و همراه نشد
.
.
برف نو ، برف نو سلام
بنشین … خوش نشسته ای بر بام
شادی آوردی ای امید سپید
همه آلودگیست این ایام …
.
.
از دفـتر دلت برای دمی نام من مـَشـوی
شـعرِ مـرا بـرای دفـتر خـود یـادواره کـن
هر روز یک غزل برای تو خیرات می کنم
شعر مرا شبیه دلم ، پاره پاره کن
.
.
هر که با مرغ هوا دوست شود
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود
.
.
و هوای دل من ابری نیست
بلکه بارانی ست
پیش تو مشت دلم باز شده ست
پاک دل باخته ام
مدتی ست
در دلم حادثه عشق
آغاز شده ست