loading...
lιlı سایت تفریحی و سرگرمی خنده فان ιlιl
آخرین ارسال های انجمن
امیرحسین بازدید : 930 یکشنبه 04 اسفند 1392 نظرات (1)

فانتزی های من

یکی از فانتزیام اینه که

یه بار کلیه مقاطع تحصیلی تعطیل بشن به جز ابتدایی!

.

.

فانتزی من اینه که یه فرش پونصد شونه بگیرم

هر شب سرمو رو یه شونه ش بذارم و بخوابم!!!!

.

.

فانتزی من اینه پسرایی ک غیرت ندارن و نابود کنم

دوتا پسری ک داشتن تو خیابون رامیرفتن و بهم فوش ناموسی میدادن

باکلی خنده میزدن روشونه هم و احساس صمیمیت میکردن..هعــــی

.

.

مهم ترین فانتزی زندگیم اینه که یه روز منو بفرستن کره جنوبی

فقط ۴۸ساعت بهم وقت بدن تمام چیزایی که توی این چند سال میخواستم از اینترنت دانلود کنم

ولی به خاطر سرعت پایین نتونستم رو دانلود کنم برگردم

به خدا بر می گردم !!!

.

.

یکی از فانتزیام اینه که با پشت پا هم میتونستم تودهنی بزنم

اونوقت حال میکردم همزمان محکم بزنم تو دهان چهار نفر!!!!

.

.

یکی از فانتزیای مامانم اینه که توی اشپزخونه مشغول ظرف شستن باشه...

پسرش بیاد از پشت بغلش کنه.. لپمشو ببوسه وبگه :مامان من بهترین مامان دنیاست!

.

.

یکی از فانتزیام اینهکه وقتی ماشین مازراتی دیدم با عجله سوار شم وبگم:

چرادیراومدی؟؟؟؟؟

بعدش رو بکنم طرف راننده وبگم :ااااوه اوه ببخشید فکر کردم بابامه بعد پیاده شم:)))

.

.

یکی از فانتزی های من اینه که برعکس همه که کم کم توی افق محو میشن

من از افق بیام بیرون و کم کم پدیدار بشم....

آرهههههه، یه همچین آدمیم من...!

.

.

یکی از فانتزیام اینه که برنده ی تویتای چای محسن شوم

وقتی که پرسیدن برای چی چای محسن رو انتخاب کردی

سنت رو بشکنم و نگم به خاطر کیفیتش

بگم به خاطر ماشینشششششششششششش!!!!!!!!

بعد برم تو افق محو شوم

.

.

یکی از فانتزیام اینه که تو باغچه خونمون درخت پیتزا داشته باشم

تازه کل محله رو هم نذری میدم

.

.

یکی از فانتزیام اینه که بمیرم

بعداز مرگم هرشب بیام به خواب اطرافیانم تا بترسن ومنم هرهربهشون بخندم!

یه همچین آدم روان پریشی ام واقعا!!!!!!!

.

.

فانتزی من اینه که

چه تو مدرسه چه تو دانشگاه، هیچکی به خاطرٍ از دست دادنٍ عزیزش غیبت نخوره

.

.

یکی از فانتزیام اینه ﯾﻪ ﺭﻭﺯ برم "ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ"

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃـــﺮ ﻭﻧﯿﺰ ﻭ ﺑﺮﺝ ﭘﯿﺰﺍ، نه

فقط و فقط به خاطر ديدن روي گل " حميد معصومي نژاد "

خبرنگار اعزامي صدا و سيما جمهوري اسلامي ايران

.

.

فانتزی من اینه نفر اول کنکور بشم

زنگ بزنن خونمون بگن اول شدی بگن الان چه احساسی داری؟

بگم بد موقع زنگ زدی داشتم میرفتم مستراب (دست به اب/ مستراح) که زنگ زدی

اگه میخای احساسم رو بگم ^__^

.

.

یکی از فانتزیام اینه که برم قهوه خونه بعد یارو بپرسه قلیون میکشی ؟

بعد من با یه لبخند تلخ بگم : قلیون واسه سوسولاس ما یه عمره از زمونه میکشیم !

بعد توی دود قلیونای قهوه خونه محو بشم ...

.

.

امریکایی ها توفکر اینن که برن مریخ،

ما ایرانیا نهایت فکرمون اینه که تو فانتزیامون بریم تو افق محو بشیم

به سلامتی ما ایرانیا!

.

.

کیا فانتزی شون این بود که فارسی رو برعکس بنویسن

اصلا اینا یه جور دیگه دوست داشتنی هستن

درک و فهمشونم مث ما غیرقابل کنترل بود

.

.

یکی از فانتزیام اینه تلویزونو روشن کنم بگن نسل پشه ها منقرض شده،

یعنی لامصب از نفر یک کنکور شدن هم لذت بخش تره.

.

.

يکي از فانتزيام اينه که برم پشت سر يه دختر خانم خوشگل بعد بگم چطوري عزيزم؟ چرا يادي نميکني؟

بعد دختره با کلي عشوه برگرده نگاه کنه ببينه دارم با گوشي صحبت ميکنم،

بيچاره دچار شکست روحي ميشه.

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط mohammadjahany در تاریخ 1392/12/09 و 20:26 دقیقه ارسال شده است

سلام.
با اجازتون این مطلبو کپی کردم
http://www.mirek.ir/post/27
پاسخ : سلام....شما خودت صاحب اجازه ای
فقط منبع رو درج کن! شکلک


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 685
  • کل نظرات : 2061
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 521
  • آی پی امروز : 246
  • آی پی دیروز : 58
  • بازدید امروز : 386
  • باردید دیروز : 344
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,120
  • بازدید ماه : 5,088
  • بازدید سال : 31,257
  • بازدید کلی : 4,489,152