پادشاهی به اطرافیانش گفت که :
اگر از کسی عیب و ایرادی ببینید، آن کس باید یک درهم تاوان بدهد
یکی از نگهبان ها مردی را با لباس های کهنه و پاره دید و گفت :
باید به دستور پادشاه یک درهم بپردازی
مرد گفت:«چــه... چـه... چـرا باید بدهم؟!!!»
گفت : دو درهم باید بدهی چون معلوم شد لکنتِ زبان هم داری
نگهبان گریبان مرد را گرفت
او خواست از خود دفاع کند ولی معلوم شد می لنگد
نگهبان گفت:«حالا باید سه درهم بدهی»
در این گیرودار کلاه از سر مرد افتاد ، آن مرد کچل بود
نگهبان طلب چهار درهم کرد
مرد بینوا خواست بگریزد
کاشف به عمل آمد که لنگ و چُـلاق هم هست
نگهبان گفت: « از جایت تکان نخور که تو گنجی بسیار پـُـر بها هستی!!!!»
نتیجه: برخی در پیدا کردن عیب و ایراد دیگران چنان مشتاق و جدّی اند که انگار در جست و جوی یافتن گنج هستند!!! گویی با هر ایرادی که از کسی می گیرند ؛ پاداش و جایزه ای به آن ها داده می شود.
انسان قدرتمند «ستّارالعیوب» است و انسان ضعیف پرده در است. انسان قدرتمند نیمه ی پر لیوان را می بیند و انسان ضعیف نیمه ی خالی شخصیّت افراد را می بیند.
انسان قدرتمند به دیگران احترام می گذارد ؛ همه را عزیز می شمارد و می خواهد آن ها متوجه شأن و عظمت خودشان باشند ، اما انسان ضعیف در پی تخریب ؛ تحمیق و تحقیر کسانی است که با او در ارتباط هستند. ** بدترین انسان ها کسی است که فقط به دیدن عیب های دیگران اهتمام می ورزد.همانند مگسی که تنها در پی نشستن بر روی زخم است.